کد مطلب:330963 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:350

بخش دوم وظائف حوزه های علمیه
بسم الله الرحمن الرحیم

وظائف حوزه های علمیه

حوزه های علمیه و محیطهای روحانی ما ، مسؤول پاسداری ایمان جامعه اسلامی

و دفاع از اصول و فروع دین مقدس اسلام از دیدگاه مذهب شیعه ، و تعلیم و

تبلیغ آنها ، و عهده دار پاسخگوئی به نیازهای مذهبی مردم مسلمانند .

دشواری و سنگینی این مسؤولیتها در همه زمانها یكسان نیست ، بستگی دارد

به درجه تمدن و سطح فرهنگ جامعه و میزان آگاهی مردم به مسائل مختلف از

یك طرف ، و درجه فعالیت نیروهای مخالف از طرف دیگر .

همانطور كه در حدیث شریف كافی آمده است : « العالم بزمانه لا یهجم

علیه اللوابس » آشنائی با اوضاع و جریانات زمان و شناخت عوامل

دست اندركار اجتماع ، امكان پیش بینی می دهد و با پیش بینی ها می توان به

مقابله با حوادث ناگوار شتافت همچنانكه امكان بهره برداری از فرصتهای

مساعدی كه تحولات زمان پیش می آورد ، به وجود می آورد .

بدیهی است كه مفهوم مخالف جمله گرانقیمت فوق اینست : الجاهل بزمانه

یهجم علیه اللوابس آنكه نمی داند در جهانی كه زندگانی می كند چه می گذرد ؟

چه عواملی دست اندر كار ساختن جامعه به میل خود هستند ؟ چه تخمهائی در

زمان حاضر پاشیده می شود كه در آینده سر بر خواهند آورد ؟ روزگار آبستن چه

حوادثی است ؟ هرگز نمی تواند به مقابله با نیروهای مهاجم برخیزد و یا از

فرصتهای طلائی زودگذر اغتنام جوید

واضح است كه توجه و بی توجهی قشری كه مسؤولیت هدایت و رهبری و

رعایت و پاسداری جامعه خود را دارند از نظر آگاهی به اوضاع اهمیت فوق

العاده بیشتری دارد .

اگر وضع امروز خود را با هشتاد سال پیش ( پیش از مشروطیت ایران )

مقایسه كنیم می بینیم روحانیت آنروز مواجه بوده با جامعه ای بسته و راكد

، با جامعه ای كه هیچگونه واردات فكری نداشته جز آنچه از حوزه علمی دینی

صادر می شده است فرضا از آن حوزه ها جز رساله ای عملی یا كتابهائی در

حدود جلاء العیون و حلیه المتقین و معراج السعاده صادر نمی شده است ، آن

جامعه نیز مصرف فكری جز اینها نداشته است .

ولی امروز این توازن به شدت بهم خورده است امروز به طور مستمر از

طریق دبستانها ، دبیرستانها ، دانشگاهها ، مؤسسات آشكار و پنهان نشر

كتاب ، وسائل ارتباط جمعی از قبیل رادیو ، تلویزیون ، سینماها ، روزنامه

ها ، مجلات هفتگی و ماهانه و سالانه ، كنفرانسها ، سخنرانیها ، و از طریق

برخورد با مردمی كه از سرزمینهای دیگر به كشور ما آمده اند و از طریق

مسافرتها به كشورهای خارج ، هزاران نوع اندیشه به این جامعه صادر می شود ،

كه اگر اندیشه هائی

كه از حوزه های علمی دینی و یا وسیله شخصیتهای مبرز مذهبی در خارج این

حوزه ها صادر می شود - با اینكه نسبت به گذشته در سطح بالاتری قرار گرفته

است - با آنچه از جاهای دیگر صادر می شود مقایسه شود رقم ناچیزی را تشكیل

می دهد و می توان گفت نزدیك به صفر است .

حتی خود حوزه های علمیه ما هم اكنون یكی از بازارهای پررونق اندیشه

هائی است كه از كانونهای غیر مذهبی و یا ضد مذهب صادر می شود .

اینجا است كه هر فرد متدین آگاه ، ضرورت تجدید نظر در برنامه های

حوزه های علمیه را شدیدا احساس می كند .

نكته ای كه ضرورت دارد از آغاز مورد توجه قرار گیرد اینست كه هر گونه

تجدید نظر و تحول در برنامه های حوزه های علمیه باید بر اساس همان

فرهنگ غنی و قدیم اسلامی و ادامه همان راه و تسریع در حركت آن و آفت

زدائی از آن بوده باشد همین فرهنگ كه از جوهر حیاتی نیرومندی برخوردار

است و متأسفانه در اثر غفلت پاسداران آن قسمتهای مهمی از آن به فراموشی

سپرده شده و دچار زنگ زدگی شده و قسمتهائی از آن به نوعی آفتها دچار شده

، باید از نو احیا شود و از عناصری كه فرهنگهای جدید به وجود آورده اند

تغذیه كند و مسیر رشد و توسعه و تكامل خود را طی نماید .

لازم به تأكید است كه هر گونه تجدید نظر مبنی بر جایگزین ساختن یك

فرهنگ دیگر به جای فرهنگ اصیل هزار و سیصد ساله اسلامی ، خیانت به اسلام

و مسلمین است و نتیجه ای جز كشاندن امت اسلامی به دامن فرهنگ و تفكر

بیگانه شرقی یا غربی ، چپ یا راست ، ندارد .

خوشبختانه تحولات جدید و پیشرفتهای علوم جدید ضمن اینكه مسئولیتها را

دشوارتر و سنگینتر كرده ، فرصتهای بسیار مناسبی نیز به وجود آورده و

اصالت فرهنگ اسلامی را روشنتر و زمینه شكوفائی آنرا فراهمتر كرده است .

حوزه های علمیه ما اگر از محدودیتهای مصنوعی كه خود برای خود به وجود

آورده اند خارج گردند و با استفاده از پیشرفت علوم انسانی جدید به احیاء

فرهنگ كهن خود و آراستن و پیراستن آن بپردازند و آنرا تكمیل نمایند و به

پیش سوق دهند ( كه آمادگی تكامل و پیشروی دارد ) می توانند از این انزوای

حقارت آمیز علمی خارج شوند و كالاهای فرهنگی خود را در زمینه های مختلف

معنوی ، فلسفی ، اخلاقی ، حقوقی ، روانی ، اجتماعی ، تاریخی با كمال

افتخار وسربلندی به جهان دانش عرضه نمایند .

بدیهی است كه انجام چنین رسالت مقدسی نیازمند به شوراها و طرحهای

متعدد ، هر كدام برای مدت معین است آنچه در این اوراق ذكر می شود ،

ارزش اینكه نام طرح به آن داده شود ، ندارد ، یك سلسله تذكرات است كه

به نظر نویسنده از نظر " وظائف " و مسؤولیتها رسیده است و در این

اوراق یادداشت می شود .

این وظائف را در دو بخش ذكر می كنیم بخش اول تحت عنوان وظائف اصلی

و بخش دوم تحت عنوان وظائف فعلی .

منظور از وظائف اصلی مجموع اموری است كه ایده آل و كمال مطلوب در

حوزه های علمیه محسوب می شود ، كه اگر این حوزه ها در صدد بر آمدند و

امكانش را تحصیل كردند همه آنها را باید انجام دهند ، و منظور از وظائف

فعلی ، مجموع كارهائی است كه در حال حاضر شروع به آنها در امكان مدرسین

عالیقدر فعلی حوزه علمیه قم

است . بدیهی است كه هر اندازه به حول و قوه الهی ، بر امكانات تدریجا

افزوده شود ، قسمتهائی از وظائف اصلی جزء وظائف فعلی قرار می گیرد .



وظائف اصلی





1 - احیاء همه علومی كه هم اكنون جزء علوم اسلامی محسوب می شود : از

تفسیر ، حدیث ، درایه ، رجال ، فقه ، اصول ، ادبیات ، تاریخ اسلام ،

تاریخ ملتهای مسلمان ، كلام اسلامی ، فلسفه اسلامی ، عرفان اسلامی ، اخلاق

اسلامی ، منطق اسلامی ، با توجه به سیر تحولی و تاریخی آنها و مشخص ساختن

نقش شخصیتهائی كه در پیشبرد این علوم مؤثر بوده اند یعنی علاوه بر اینكه

خود این علوم مشمول احیاء و اصلاح و آرایش و پیرایش قرار می گیرند ،

تاریخ تحول این علوم نیز دقیقا مشخص می شود .

2 - حفظ و نگهداری و نگهبانی مواریث فرهنگی اسلامی ، اعم از علمی و فنی

از طریق فهرست كردن و گردآوردن در حد امكان .

3 - برقراری رابطه علمی با همه مراكز علمی اسلامی در كشورهای عربی ،

آفریقائی ، آسیائی ، اروپائی ، و اطلاع از فعالیتهای اسلامی در آن مراكز .

4 - تقویت و ترویج زبان عربی در حد مكالمه كامل و استفاده وافی از هر

نوع كتاب عربی به زبان معاصر .

5 - آشنائی هر فرد لااقل با یك زبان خارجی در حد استفاده از كتابها و

سخنرانیها .

6 - ادبیات فارسی در جنبه های ارتباط با فرهنگ اسلامی و شناختن زبان

فارسی به عنوان زبان دوم اسلامی .

7 - آشنائی با علوم انسانی جدید از قبیل روانشناسی ، جامعه شناسی ،

جغرافی جهانی ، تاریخ جهانی ، در حد بیگانه نبودن .

8 - اطلاع بر فلسفه اخلاق ، تعلیم و تعلم مكاتب اخلاقی گوناگون قدیم و

جدید و مقایسه با اخلاق اسلامی ، در حد اجتهاد و تخصص .

9 - اطلاع بر فلسفه تاریخ و تعلیم مكاتب مختلف این فلسفه و روشن ساختن

فلسفه تاریخ از نظر قرآن ، در حد اجتهاد و تخصص .

10 - اطلاع بر مكاتب و سیستمهای اقتصادی جهان و تعلیم و تعلم آن مكاتب

و روشن ساختن اصول اقتصاد اسلامی ، در حد تخصص و اجتهاد .

11 - شناخت ماهیت تمدن و فرهنگ اسلامی ، توأم با مقایسه با همه

تمدنها و فرهنگهای دیگر ، و روشن ساختن اصالت آن و ممیزات آن و معرفی

روح این فرهنگ .

12 - تاریخ ادیان در حد آشنائی و بیگانه نبودن ، و احیانا در حد تخصص

و اجتهاد .

13 - تعلیم مكتبهای رائج الحادی معاصر به صورت بسیار دقیق از قبیل

ماركسیسم ، اگزیستانسیالیسم ، نهلیسم و غیره ، و نقد آنها با موازین

اسلامی .

14 - تعلیم مكاتب حقوقی قدیم و معاصر و مقایسه با حقوق اسلامی به عنوان

حقوق تطبیقی .

15 - فلسفه تطبیقی بر اساس تعلیم زنده ترین مكاتب فلسفی معاصر و

مقایسه با فلسفه اسلامی .

16 - منطق تطبیقی بر اساس تعلیم روشهای منطقی جدید ، بالخصوص منطق

سمبولیك و مقایسه با منطق اسلامی .

17 - سیره نبوی و سیره ائمه اطهار علیهم السلام به صورت تحلیلی و

تفسیری .

18 - مسائل قرآنی شامل تاریخ نزول آیات و سور ، اعجاز قرآن ، محكم و

متشابه قرآن ، ناسخ و منسوخ قرآن ، معارف قرآن و غیره .

19 - نقش اساسی شیعه در علوم و فرهنگ اسلامی .

20 - تاریخ جهادهای علمی و اخلاقی و اجتماعی شیعه .

21 - بحثهای مربوط به امامت ، خصوصا با توجه به انحرافات جدید .

22 - اثبات امامت به طور عام و امامت هر یك از ائمه به نحو خاص (

جزء كلام است ) .

23 - مسائل مربوط به وحی و نبوت و اثبات علمی بودن وحی ( جزء كلام

است ) .

24 - مسائل مربوط به معاد ( مندرح در كلام است ) .

25 - مسائل مربوط به توحید ( مندرج در كلام است ) .

26 - رشته ای شدن و تخصصی شدن به علوم و ادبی ، تاریخی ، اصول دینی ،

فروع دینی و غیره .

وظائف فعلی





آنچه فعلا در امكان آقایان مدرسین است و از هم اكنون باید شروع به كار

شود : .

1 - كلام جدید - با توجه به اینكه كلام علمی است كه دو وظیفه دارد یكی دفاع و رد شبهات و ایرادات به اصول و فروع اسلام و دیگر

بیان یك سلسله تأییدات برای اصول و فروع اسلام ، كلام قدیم تماما متوجه

این دو قسمت است ، و با توجه به اینكه در عصر ما شبهاتی پیدا شده كه در

قدیم نبوده و تأییداتی پیدا شده كه از مختصات پیشرفتهای علمی جدید است

و بسیاری از شبهات قدیم در زمان ما بلاموضوع است همچنانكه بسیاری از

تأییدات گذشته ارزش خود را از دست داده است ، از اینرو لازم است كلام

جدیدی تأسیس شود .

در كلام جدید حداقل مسائل زیر مورد بحث قرار می گیرد :

الف - فلسفه دین ، علل پیدایش آن از نظر روانشناسان و جامعه شناسان ،

نظریات مختلفی كه در این زمینه داده شده و همه نقض و طرد شده است ،

مسأله فطرت دینی و بحث عمیق انسانی درباره فطرت و فطریات ، آینده دین

و مذهب ، مهدویت در اسلام .

ب - وحی و الهام از نظر علوم روانی جدید ( مسأله نبوت ) .

ج - بررسی مجدد ادله توحید با توجه به ایرادات و شبهاتی كه مادیین

جدید بر براهین توحید از آن جمله برهان نظم و برهان حدوث و برهان وجوب

و امكان و غیره كرده اند و با توجه به تأییدات جدید در همه آن زمینه ها

و همچنین بحث اساسی درباره شبهات مادیین در همه زمینه ها خصوصا در

زمینه عدل الهی و عنایت الهی .

د - بحث امامت و رهبری از جنبه اجتماعی با توجه به مسائل مهمی كه

امروز در مسائل مربوط به مدیریت و رهبری گفته شده است ، و با توجه به

مسائل مربوط به جنبه معنوی امامت و انسان كامل در هر زمان .

ه - مسائل خاص حضرت رسول و قرآن و شبهاتی كه در این زمینه شده است .

2 - فلسفه تاریخ با توجه به مكاتب قدیم و جدید از نظریه ابن خلدون

گرفته تا نظریه توئن بی در زمان حاضر و مخصوصا نظریه ماركسیسم در این

بخش ، از اسلام و مقتضیات زمان نیز بحث می شود .

3 - فلسفه اخلاق ، مشتمل بر بیان همه فلسفه های اخلاق قدیم و جدید ،

مذهبی و غیر مذهبی و تدوین یك فلسفه اخلاق متقن اسلامی و بطور كلی بحثی در

تعلیم و تربیت اسلامی .

4 - اقتصاد اسلامی با تبیین مشخصات اقتصاد سرمایه داری و اقتصاد

سوسیالیستی و وجوه اشتراك و افتراق اقتصاد اسلامی با هر یك از آنها .

5 - فلسفه اجتماع از نظر تطبیقی و بیان اصول اجتماعی اسلام و جامعه ایده

آل اسلامی .